به گزارش شهرآرانیوز؛ در روزگاری که شناخت سیره اهلبیت (ع) بیش از هر زمان دیگری راهگشا و الهامبخش است، بازخوانی زندگی امامرضا (ع) دریچهای تازه بهسوی بندگی، خدمت و مبارزه فرهنگی میگشاید. در گفتوگویی با حجتالاسلاموالمسلمین فرازینیا، از خطبای حرم مطهر رضوی، ابعاد کمترگفتهشدهای از شخصیت امامهشتم (ع) مرور شده است؛ از بندگی خالصانه و ذکر دائمی تا مهربانی با خانواده، از هجرت غریبانه به خراسان تا جهاد تبیین در نیشابور.
این گفتوگو نشان میدهد که امامرضا (ع) فقط پیشوای علم و عبادت نبودند، بلکه با رفتار و گفتار خود، الگویی جامع از دینداری آگاهانه و مسئولانه ارائه کردند؛ نگاهی که در آن، عبادت از زندگی جدا نیست و معرفت به خدا با خدمت به خلق، گره میخورد. در پرتو این سیره، ایران امروز همچنان خود را وامدار امام مهربانیها میبیند؛ امامی که حضورش نهفقط در تاریخ، بلکه در زندگی روزمره مؤمنان جاری است.
رهبر معظم انقلاب در تحلیل زندگی امامرضا (ع) میفرمایند: «آن حضرت ولینعمت مادی و معنوی ملت ایران است.» امام رضا (ع) الگویی کامل از بندگی، علم و فرهنگ دینی به جهان اسلام عرضه کردند. ۵۵سال عمر مبارک ایشان، از مدینه تا مرو، عرصهای از تلاش بیوقفه در جهت گسترش معارف الهی بود. آن حضرت نهتنها در بعد معنوی راهنما و شفیع مردماند، بلکه برکات حضورشان در ایران، از امنیت و وحدت گرفته تا رونق فرهنگی و دینی، نشاندهنده نقش بیبدیلشان در تاریخ ملت ماست.
زندگی امام رضا (ع) به دو بخش اصلی تقسیم میشود: ۳۵سال پیش از امامت و ۲۰سال دوران امامت. در دوره نخست، امام درکنار پدر بزرگوارشان، امام موسیکاظم (ع)، تربیت یافتند و در سالهایی که پدر در زندان بغداد بودند، سرپرستی خانواده و سادات موسوی را بر عهده داشتند. در دوره امامت نیز هفده سال در مدینه و مکه و سه سال در مسیر هجرت تا خراسان سپری شد. هر مرحله از این زندگی سرشار از بندگی خدا، علم، صبر و مدیریت اجتماعی بود؛ الگویی برای مؤمنانی که میخواهند میان عبادت و مسئولیت اجتماعی، پیوند برقرار کنند.
روح حاکم بر زندگی امام رضا (ع) بندگی خدا بود. ایشان به «دائمالذکر بودن» معروف بودند و پیوسته ذکر «سبحانا...، الحمدلله، لاالهالاا...، وا... اکبر» بر زبان داشتند. ایشان به نماز حضرت جعفر طیار اهتمامی ویژه داشتند و آن را در سفر و حضر بهجا میآوردند. همین انس با عبادت، سبب شد محدثان بزرگی، چون شیخعباس قمی بنویسند که نماز جعفرطیار در حرم امامرضا (ع) «اکسیر اعظم» است. حضرت ثامنالحجج (ع) با این روح عبادی به ما آموختند که بندگی خدا باید محور همه ابعاد زندگی انسان باشد.
امام رضا (ع) درکنار بندگی خدا، رابطهای عمیق و محبتآمیز با خانواده داشتند. ایشان به مادرشان، نجمهخاتون و خواهرشان، حضرت فاطمهمعصومه (س)، نهایت احترام و خدمت را روا میداشتند. روایت شده است که امام کارهای خانه را خود انجام میدادند و در رسیدگی به اهل خانه، از پهن کردن بستر تا پذیرایی از مهمانان، پیشقدم بودند. حتی در لحظات پایانی عمر، با وجود شدت بیماری، از غلامانشان احوالپرسی کردند. این سیره نشان میدهد که بندگی خدا با خدمت به بندگان خدا از یکدیگر جدا نیست.
امامرضا (ع) در برابر دعوت اجباری مأمون عباسی برای رفتن به خراسان، آن را مأموریتی الهی دانستند نه سفری برای قدرت. حضرت هنگام حرکت، خویشان خود را مأمور کردند در مسیر گریه کنند تا مردم بدانند این سفر از سر علاقه به دنیا نیست. امام میدانستند به شهادت خواهند رسید و به همین دلیل همسر، مادر و فرزند خردسالشان جوادالائمه (ع) را با خود نبردند. این هجرت که از مدینه تا مرو طول کشید، باوجود اجبار سیاسی، به فرصتی بزرگ برای تبلیغ دین و گسترش معارف اهلبیت (ع) تبدیل شد.
یکی از لحظات درخشان زندگی امامرضا (ع) ماجرای حدیث «سلسلهالذهب» در نیشابور است. امام درمیان جمعیتی عظیم، از پدران خود تا پیامبر (ص) نقل کردند که خداوند فرمود: «کلمه لاالهالاا... حصن من است؛ هرکه وارد این حصن شود، از عذاب من درامان است، اما به شرط پذیرش ولایت من.» این سخن که در حضور اهلسنت و دیگر اقوام بیان شد، جلوهای از مبارزه فرهنگی امام بود. در همانجا مردم به حقانیت ولایت پی بردند و نقشه مأمون در بیاعتبار کردن امام نقش بر آب شد.
امام رضا (ع) نهتنها در عرصه عبادت و خانواده، بلکه در میدان سیاست و فرهنگ نیز الگوی خستگیناپذیری بودند. در مناظرات علمی به زبانهای گوناگون با اهل کتاب سخن گفتند و در اوج بحثهای علمی نیز وقت نماز را مقدم داشتند. همین سیره است که رهبر معظم انقلاب از آن بهعنوان «مبارز خستگیناپذیر در راه خدا» یاد میکنند. پیروی از امامرضا (ع) یعنی جمع میان عقل، عشق، بصیرت و بندگی؛ راهی که ملت ایران با الهام از امام مهربانیها در مسیر ولایت و مقاومت ادامه میدهد.